جدول جو
جدول جو

معنی پل معلق - جستجوی لغت در جدول جو

پل معلق
پل آویزان
تصویری از پل معلق
تصویر پل معلق
فرهنگ لغت هوشیار
پل معلق
پلی که پایه ندارد و در دو طرف آن دو آهن قوسی شکل قرار می دهند و سرهای آن ها را بر روی زمین یا بر روی کوه محکم می کنند و خود پل را به وسیلۀ میله های ضخیم به آن آهن ها آویزان می کنند
تصویری از پل معلق
تصویر پل معلق
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجل معلق
تصویر اجل معلق
مرگ ناگهانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب معلق
تصویر آب معلق
آسمان، فضای بی پایان و نیلگون که بالای سر ما دیده می شود، رنگ آبی آن رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کله معلق
تصویر کله معلق
پشتک وارو معلق با سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجل معلق
تصویر اجل معلق
((~ِ مُ عَ لَُ))
مرگ ناگهانی، کنایه از ناگهان حاضر شدن کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کله معلق
تصویر کله معلق
((~. مُ عَ لَ))
سرنگون، واژگون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجل معلق
تصویر اجل معلق
کنایه از مرگ ناگهانی
فرهنگ فارسی عمید